حطیم
The entry is a dictionary list for the word حطیم
حطیم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (ع، ص اِ) شکسته. || اسب
شکستهٔ زبون حال از پیری. || گیاه
باقی ماندهٔ سال پیش. (منتهی الارب).
|| دیواری است بیرون خانهٔ کعبه از سوی
مغرب. (مهذب ...
شکستهٔ زبون حال از پیری. || گیاه
باقی ماندهٔ سال پیش. (منتهی الارب).
|| دیواری است بیرون خانهٔ کعبه از سوی
مغرب. (مهذب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) حظیم. صحابیست. و از او
یک حدیث منقول است. (قاموس الاعلام
ترکی).
یک حدیث منقول است. (قاموس الاعلام
ترکی).