hattap - حطاب
The entry is a dictionary list for the word hattap - حطاب
حطاب Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
oduncu
Arapça - Türkçe sözlük
حَطَّاب
oduncu
Anlamı: odun kesen veya satan kimse
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
حطَّاب [مفرد]: ج حطَّابون وحطَّابة، مؤ حطَّابة:
1- صيغة مبالغة من حطَبَ.
2- بائع الحَطَب.
3- من حرفته قطع الأخشاب.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ طْ طا ] (ع ص) هیزم فروش.
(منتهی الارب) (دهار) (مهذب الاسماء).
هیمه گردکن. هیمه فروش. منسوب به حطب.
(الانساب). || بعیرحطاب؛ شتر که
خرده چوب و هیزم ریزه ها خورد. (از منتهی
الارب).
(منتهی الارب) (دهار) (مهذب الاسماء).
هیمه گردکن. هیمه فروش. منسوب به حطب.
(الانساب). || بعیرحطاب؛ شتر که
خرده چوب و هیزم ریزه ها خورد. (از منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حِ ] (ع مص) هو قطع الکرم حتی
ینتهی الی حد ماجری فیه الماء. (مجدالدین)
(منتهی الارب). بریدن انگور. (آنندراج)
(منتهی الارب).
ینتهی الی حد ماجری فیه الماء. (مجدالدین)
(منتهی الارب). بریدن انگور. (آنندراج)
(منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ طْ طا ] (اِخ) ابن حارث.
صحابیست و بعضی به خاء معجمه گفته اند.
وی از مهاجرین حبشه است و در راه حبشه
وفات کرد.
صحابیست و بعضی به خاء معجمه گفته اند.
وی از مهاجرین حبشه است و در راه حبشه
وفات کرد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ طْ طا ] (اِخ) رازی، مکنی به
ابی عبداللََّه. او راست: کتاب المشیخة و کتاب
السداسیات. وی در نیمهٔ دوم سدهٔ پنجم و نیمهٔ
اول قرن ششم هجری میزیست.
ابی عبداللََّه. او راست: کتاب المشیخة و کتاب
السداسیات. وی در نیمهٔ دوم سدهٔ پنجم و نیمهٔ
اول قرن ششم هجری میزیست.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ طْ طا ] (اِخ) (۹۰۲ -۹۵۴
هـ . ق.). محمدبن محمدبن عبدالرحمن رعینی
مالکی که در طرابلس وفات یافت. او راست:
۱- تحریرالکلام فی مسائل الالتزام که ۱۳۰۵
هـ . ق. در ۱۸۴ صفحه ...
هـ . ق.). محمدبن محمدبن عبدالرحمن رعینی
مالکی که در طرابلس وفات یافت. او راست:
۱- تحریرالکلام فی مسائل الالتزام که ۱۳۰۵
هـ . ق. در ۱۸۴ صفحه ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
حَطّابٌ
[ħatʼ'ːaːb]
n m
قاطِعُ الحَطَبِ m bûcheron
◊
اشْتِرَيْنا حَطَبًا من الحَطّابِِ — Nous avons acheté du bois chez le bûcheron.