palaven - پالاون
The entry is a dictionary list for the word palaven - پالاون
پالاون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (اِ مرکب) پالونه. مصفات.
صافی راوُوق. آبکش. ترشی پالا. زازل.
(جهانگیری). پالاوان. سماق پالا. اَردَن :
وصف دروغ نیز دروغ است از آنک
با نان رود طبیعت پالاونش.ناصرخسرو.
افشره خون دل از چشم او
ریخته پالاون مژگان فرو.
ابوشعیب ...
صافی راوُوق. آبکش. ترشی پالا. زازل.
(جهانگیری). پالاوان. سماق پالا. اَردَن :
وصف دروغ نیز دروغ است از آنک
با نان رود طبیعت پالاونش.ناصرخسرو.
افشره خون دل از چشم او
ریخته پالاون مژگان فرو.
ابوشعیب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(وَ) (اِمر.) صافی ، ظرف فلزی سوراخ سوراخ که با آن چیزها را صاف کنند، آبکش .
Next Words