büysüz - بویسوز
The entry is a dictionary list for the word büysüz - بویسوز
بویسوز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف مرکب، اِ مرکب) پریخوان.
بدین جهت که او وقت احضار پری چیزهای
خوشبو را می سوزد. (آنندراج). || مجمر و
آتشدان. (ناظم الاطباء) (آنندراج). عودسوز.
مجمر. عطرسوز. مجمره. مدخته. مقطر.
مقطره. (یادداشت بخط مؤلف):
تو پری من بوی سوزم گر ...
بدین جهت که او وقت احضار پری چیزهای
خوشبو را می سوزد. (آنندراج). || مجمر و
آتشدان. (ناظم الاطباء) (آنندراج). عودسوز.
مجمر. عطرسوز. مجمره. مدخته. مقطر.
مقطره. (یادداشت بخط مؤلف):
تو پری من بوی سوزم گر ...